حسن نادری (هیات علمی دانشکده کامپیوتر دانشگاه علم و صنعت ایران)
مقدمه
دستیابی به دولت الکترونیک بدون تسهیل ارتباط دادهای سازمانها و ارگانهای دولتی و غیر دولتی امکانپذیر نیست. به همین دلیل ایجاد سازوکار تبادل داده در بین بخشهای مختلف دولتی و خصوصی از جمله اولین و مهمترین اقدامات کشورها در راستای بهرهبرداری از مزایای فناوری اطلاعات در حکمرانی به شمار میآید. کلیدواژه دولت تعاملپذیر، به تبادل داده در بین دستگاههای دولتی اشاره دارد. دولت تعاملپذیر از چهار لایه تشکیل شده است (شکل 1): 1- لایه فنی: شامل ایجاد زیرساخت سخت افزاری، نرم افزای و شبکهای مورد نیاز برای تبادل داده میباشد که در کشور ما بر عهده مرکز ملی تبادل داده میباشد. 2- لایه داده یا معنا: جایی که تعریف، محتوا و ساختار داده تبادلی بین دستگاهها به صورت دقیق باید صورت گیرد. 3- لایه فرآیند یا سازمانی: لایهای که سازمانها باید برای ارائه خدمات الکترونیکی در مورد یک فرآیند اشتراکی به توافق برسند. 4- لایه حاکمیت یا تصمیمگیری: کارگروه تعاملپذیری دولت در بالاترین سطح وظیفه مهم وضع قانون جهت اجازه و یا اجبار یک دستگاه به تبادل داده را بر عهده دارد.
در کشور ما لایه حاکمیتی یا قانونی با تشکیل کارگروه تعاملپذیری طبق قانون دوام و لایه فنی با ایجاد مرکز ملی تبادل اطلاعات؛ در وضعیت نسبتا خوبی قرار دارند. به عنوان یک پیشران مهم در دولت الکترونیک، توجه ویژه به استانداردسازی لایه داده موجب ارتقای چشمگیر تعاملپذیری بین دستگاهی در کشورمان خواهد شد. بررسیها نشان میدهد اکثر کشورهای دنیا مدتها قبل به اهمیت وجود هماهنگی و درک مشترک بین سازمانی در لایه داده برای توسعه دولت الکترونیک پی برده به همین دلیل اقدام به استانداردسازی لایه داده نمودهاند. پیدایش مدل داده ملی مختص هر کشور از جمله خروجیهای برجسته این اقدامات در قالب استانداردسازی لایه داده است.
لایهی تبادل داده که به لایه معنایی نیز مشهور است، لایهای از تعاملپذیری است که قابلیت سیستمهای کامپیوتری برای تبادل داده بین یکدیگر بدون وجود ابهام در معنای دادهها را مورد بررسی قرار میدهد. استقرار درست تعاملپذیری داده، متضمن درک مشترک معنایی طرفهای مرتبط با تبادل اطلاعات از اجزای موجود در تبادل داده میباشد. داده تبادلی بین دو یا چند سیستم دارای دو جنبهی ساختاری و محتوایی میباشد که ایجاد درک مشترک توسط یک راهحل استاندارد در هر دو جنبه برای برقراری ارتباط دادهای بین دو دستگاه الزامی میباشد.
ادامه این نوشتار به بیان اهداف استانداردسازی لایه داده، خصوصیات لازم جهت اطمینان از موفقیت یک استاندارد داده، و معماری و اجزای استاندارد توسعه داده شده در راستای اعلام نیاز دبیرخانه شورای اجرایی فناوری اطلاعات، خواهد پرداخت.
بهطور کلی برخی از اهداف مهم که از طریق ارائه استاندارد لایهی تعاملپذیری معنایی دنبال میشوند عبارتاند از:
1- آمادهسازی یک مجموعه واژگان مشترک و مدل داده ملی: ایجاد یک زبان مشترک برای توصیف نیاز اطلاعات تبادلی یکی از نتایج تعاملپذیری معنایی است. طراحی، پیادهسازی، بهکارگیری و پشتیبانی از مدل داده ملی باعث شکلگیری الفبای این زبان مشترک میشود.
2- تضمین معنای واحد و غیرمبهم برای داده: هنگامی که معنای اصطلاحات بهکاررفته در تبادل اطلاعات، از پیش مشخص نباشند، برقراری جریان ارتباطات نمیتواند تضمینکننده دستیابی به اهداف تبادل اطلاعات باشد. برای مثال در دو دستگاه اجرایی ممکن است یک اصطلاح مشترک برای دو موجودیت اطلاعاتی متفاوت به کار رود. یا اینکه ساختار یک موجودیت اطلاعاتی در دو دستگاه مختلف متفاوت باشد. نبود یک استاندارد معنایی باعث سو تفاهم در درک دادهها و در نتیجه افزایش خطا و هزینهها میشود.
3- ارتقاء آگاهی از وضعیت داده در سطح کشور: با یکسانسازی مفاهیم داده در سطح ملی از پیچیدگی نحوهی تبادل دادهی بین سازمانها کاسته شده و در نتیجه فهم چگونگی جریانات داده (نقشه لوله کشی جریان داده) در بین دستگاهها برای مسئولان و تصمیمگیران سادهتر خواهد شد.
4- بالا بردن قابلیت استفاده مجدد: در صورت یکسانسازی انواع دادهی ردوبدل شده بین دستگاهها استفادهی مجدد از دادهها و پیامهای اطلاعاتی تعریف شدهی قبلی برای نیازهای جاری ساده تر خواهد شد.
5- یکپارچهسازی، داشبوردسازی، تحلیل و تولید گزارش: با یکسانسازی دادههای موجود در دستگاهها با هزینهی کمتری میتوان دادهها را تجمیع کرده و بر روی آنها داشبوردهای عملیاتی تولید کرد. تحلیلگران داده نیز با صرف وقت کمتری برای پیشپرداز دادهها میتوانند به وظیفه اصلی و فعالیت تخصصی خود پرداخته و گزارشهای مورد نیاز تصمیمگیران را تولید کنند. در اینصورت هزینهی آمادهسازی داده برای تحلیل که بعضا بیش از 50% هزینههای تحلیل است در سازمانهایی همچون سازمان ملی آمار کاهش اساسی خواهد داشت.
6- کمک به گسترش اینترنت اشیا: یکی از چالشهای موجود در زمینه اینترنت اشیا، ناهمگونی و تنوع بسیار وسیع دستگاههای موجود در شبکه است. این مسئله تبادل اطلاعات بین این دستگاهها را با مشکل مواجه میکند. استاندارد تعاملپذیری معنایی این چالش را تا حد مناسبی مرتفع میسازد.
7- کمک به توسعه هوش مصنوعی فراگیر: برای آموزش و توسعه ابزارهای هوشمند، نیاز به ترکیب دادهها در حجم بالا بین منابع اطلاعاتی متفاوت وجود دارد. طبیعتاً بدون وجود استاندارد معنایی، یکپارچهسازی اطلاعات جمعآوری شده از منابع مختلف که ساختارهای متفاوتی دارند و با اصطلاحات متفاوتی بیان شدهاند، مشکل، وقتگیر و هزینهبر خواهد بود.
8- گسترش زیست بوم دادههای باز کشور: وجود زبان مشترکی برای توصیف انواع دادههایی که قابلیت باز بودن داشته باشند با وجود حجم زیاد دادههای باز که در کشورها وجود خواهد داشت، نقش موثر در بهرهبرداری موثر از این نوع دادهها خواهد داشت. در صورتی که از قبل تدبیری برای یکسانسازی معانی داده در مجموعه دادههای باز منتشر شده توسط دستگاهها اندیشیده نشود، پس از انتشار دهها هزار مجموعه داده ایجاد یک وحدت رویه بسیار سخت خواهد شد. همچنین در صورت نبود استاندارد در توصیف دادهها قابلیت استفاده مجدد دادهها، قابلیت جستجوی دادهها، کیفیت داده و بسیاری از خصوصیات مهم داده باز دچار مشکل خواهد شد. از طرف دیگر گسترش داده باز در کشور خود از الزامات توسعه هوش مصنوعی خواهد بود.
راهحل ارائه شده برای استاندارد لایه داده کشور باید دارای یک سری خصوصیات مهم میباشد تا برای رسیدن به اهداف فوق الذکر قابلیت اجرا و پیادهسازی داشته باشد. از جمله مهمترین این خصوصیات عبارتند از:
1- توسعه و نگهداری توزیعشده مدل داده ملی: همانطور که اشاره شد مدل داده ملی یکی از دستاوردهای مهم استانداردسازی لایه داده میباشد. مدل داده ملی باید دارای پوشش گستردهای بر روی موضوعات متنوع باشد تا بتواند نیازهای تبادل دادهای کشور را برآورده کند. مدل کردن هر کدام از این موضوعات بدون مشورت با افراد خبره در آن بخش امکانپذیر نیست. از طرف دیگر تعداد این موضوعات، حجم کار در هر موضوع و پیچیدگی تخصصی مربوط به هر موضوع در سطح کشور به گونهای میباشد که رسیدگی به همهی آنها توسط یک گروه بسیار سخت و در صورت امکان بسیار وقتگیر خواهد بود. به همین منظور مدل داده ملی باید به صورتی طراحی شود که کمیتهها با تخصصهای متفاوت (آموزش، مالیات، سلامت، مالی، کشاورزی، صنعت و ...) در گسترش آن به صورت موازی همکاری داشته باشند. این رویکرد از ورود یک گروه خاص در دبیرخانه شورای اجرایی فناوری اطلاعات به همهی تخصصها جلوگیری کرده و با قابلیت موازیسازی که دارد سرعت توسعهی مدل داده را افزایش میدهد. از طرف دیگر استاندارد با وضع قوانین مناسب سازوکاری ایجاد خواهد کرد تا تضمین کننده سازگاری، جامعیت و هماهنگی مدلهای دادهای تولید شده توسط کمیتهها به صورت متمرکز باشد.
2- عدم اجبار به تغییر مدل داده داخلی ارگانها: برای اینکه فعالیتهای دستگاهها و سازمانهای مخاطب این استاندارد با اجرای آن دچار اختلال و مشکل نشود، سازمانها نباید بلافاصله مجبور به تغییر مدل داده درونی خود باشند؛ زیرا در صورت تغییر مدل داده داخلی مجبور به تغییر لایههای بالاتر برنامههای کاربردی خود شده و متحمل هزینه و صرف وقت بسیار زیاد خواهند شد. راهحل ارائه شده در سطح لایه داده باید به صورتی باشد که لازم نباشد سازمانها مدل داده داخلی خود را تغییر دهند بلکه صرفاً در آخرین حلقه مدل داده خود و در هنگام تبادل اطلاعات با هم از استاندارد پیشنهادی به شکل یک واسط استفاده خواهند کرد. اعمال مدل داده بر روی پایگاههای داده به صورت یک توصیه بوده و می تواند به مرور زمان انجام شود.
3- توسعه مدام و بهبود پیوسته: از آنجایی که توسعه مدل داده ملی به دلیل حجم کار، نیازهای پیوسته جدید و تغییرات فراوان، به یکباره امکانپذیر نمیباشد راهحل پیشنهادی میبایست قابلیت توسعه پیوسته داشته و پاسخگوی نیازهای جدید بوجود آمده در طول زمان باشد. مهمتر آنکه با به روز شدن نسخههای جدید از مدل داده، فعالیتهای سازمانها نباید دچار مشکل شده و آنها باید بتوانند تا زمانی که بخواهند به استفاده از نسخههای قبلی ادامه دهند. برای دستیابی به این ویژگی سازوکار تولید منظم نسخههای بعدی مدل داده در استاندارد باید دیده شود.
برای دستیابی به اهداف ذکرشده و با توجه به خصوصیاتی که استاندارد لایه داده باید داشته باشد، پشته اجزای مورد نیاز در این استاندارد و نحوه ارتباط آنها در شکل 2 ارائه شده است:
1. مفاهیم: تبیین مطالب و موضوعات علمی مرتبط با استاندارد لایه داده اولین قدم جهت دستیابی به راهحل مناسب میباشد. مفاهیم مرتبط با نحوه ایجاد مدل داده ملی و طرحوارههای (شماهای) پیام تبادلی از جمله مفاهیم مهم بکار رفته در استاندارد به شمار میروند.
2. سازماندهی نیروی انسانی: به منظور تعریف، به روز رسانی، اجرا و نظارت بر استاندارد نحوه چینش افراد در دبیرخانه باید متناسب با استاندارد این لایه تغییر یافته و تعداد آنها افزایش یابد. به عنوان مثال کمیته معماری داده و کمیته معماری فنی دو گروه جدید به منظور نگهداری و اجرای استاندارد لایه داده به شمار میروند که شرح وظایف آنها در استاندارد مشخص شده است.
3. مدیریت فضای نامی: مدیریت انواع دادههای ملی از دامنههای مختلف بدون به کارگیری مناسب ابزار فضای نامی امکانپذیر نیست. نحوه مدیریت و استفاده از فضای نامی در استاندارد باید به صورت دقیق مشخص شود.
4. مدل داده ملی: میتوان گفت قلب استاندارد میباشد. از یک طرف گروههای مختلف سعی در تعریف و نگهداری آن خواهند داشت و از طرف دیگر سازمانها و شرکتها از آن برای تبادل داده استفاده خواهند کرد. مدل داده ملی شامل یک هسته و تعدادی دامنه خواهد بود. این دامنهها توسط فضاهای نامی جداگانه و مستقل از هسته توسط بخشهای مختلف توسعه و نگهداری خواهند شد. لایهی سوم مدل داده ملی لایه تعامل نام دارد که بستههای دادههای تبادلی را در خود جای میدهد. مجموعه قواعد لازم برای اطمینان از سازگاری مدلهای داده تولید شده و مدلهای پیامهای تبادل اطلاعات با استاندارد لایه معنایی تعاملپذیری، در قالب مجموعه قواعد هنجاری در استاندارد تدوین میشوند.
5. فرآیند تبادل داده: مجموعه اقدامات لازم جهت بهرهبرداری از مدل داده ملی برای انجام تبادل داده در قالب یک فرآیند با 7 فعالیت به جزییات عملیاتی کامل در استاندارد تشریح شده است. این فرآیند به گونهای طراحی شده است که علاوهبر سازگاری با نحوه عملکرد کارگروه تعاملپذیری دولت الکترونیک، امکان اجرای پلکانی را داشته باشد و اجرای آن سربار هزینههای کمتری داشته باشد. خروجی این فرآیند یک بسته داده تبادلی متشکل از اسناد و اقلام دادهای در قالبهای از پیش تعیین شده میباشد. اجزای این بسته و نحوه تولید آنها در استاندارد لایه داده تشریح شده است.
6. ابزار: مثل هر استاندارد دیگری اعمال استاندارد لایه داده بدون استفاده از ابزار مناسب با مشکل مواجه خواهد شد. ویژگیها و نحوه عملکرد ابزار مورد نیاز در استاندارد لایه داده آورده شده است.
7. آموزش: تجربیات کشورهای پیشرو در زمینه اعمال استاندارد لایه داده نشان میدهد بدون ارائه آموزشهای مناسب و کافی به سازمانها و شرکتها در خصوص نحوه استفاده از استاندارد از یک طرف و آموزش کمیتههای توسعه دهنده و نگهدارنده استاندارد از طرف دیگر، موفقیت استاندارد با مشکل جدی مواجه خواهد شد. دبیرخانه شورای اجرایی فناوری اطلاعات پس از ارائه و انتشار استاندارد به صورت باز باید برنامه ی جدی برای آموزش بخشهای فناوری اطلاعات سازمانها داشته باشد.
8. انتشار نسخه: دو بخش هسته و دامنه از مدل داده ملی که از مهمترین اجزای استاندارد میباشند همواره در حال تغییر میباشند. در نظر گرفتن سازو کار بهروزرسانی منظم راهحل پیشنهادی در قالب انتشار نسخه از جمله الزامات نگهداری استاندارد میباشد.
معماری جزیی استاندارد لایه داده کشور در شکل 3 آورده شده است.