با گذر زمان و عبور از جامعه صنعتی به سمت جامعه اطلاعاتی و پدیدار شدن افقهای جامعه هوشمند، اهمیت مدیریت داده، اطلاعات و دانش برای افزایش اقتدار و پیشرفت کشور بیشازپیش احساس میشود. ازاینرو مدیریت داده، اطلاعات و دانش در کشور به همراه بهرهبرداری مناسب از آن یکی از عوامل مهم در پیشرفت کشور و حصول رفاه اجتماعی برای عموم مردم است. بهرهبرداری از قابلیتها و ابزارهای فناوری اطلاعات، کمک بزرگی در راستای پیشبرد اهداف و راهبرد نظام مقدس جمهوری اسلامی خواهد داشت به صورتی که حتی میتواند در چگونگی چیدمان استقرار دولت در مقیاس کلان نقش محوری ایفا کند. در این خصوص باوجود فعالیتهای انجامشده، از ظرفیت بسیار زیادی از قابلیتهای فناوری اطلاعات استفاده نشده است. برنامهریزی صحیح و توجه به رویههای اصولی و استاندارد از عوامل موثر بر تقویت حرکت شروع شده در این زمینه است. با مطالعه اقدامات کشورهای پیشرفته در زمینه فناوری اطلاعات مشاهده میشود اکثر این کشورها از حدود دو دهه گذشته استانداردسازی مدل داده به کار رفته در تبادلات دولتی خود را بهمنظور دستیابی به یک مدل داده یکپارچه ملی آغاز کرده و بر مبنای این مدل داده، پیشرفتهای خوبی در طی این سالها داشته و هماکنون نیز در حال طی کردن قدمهای بعدی در راستای رسیدن به جامعهی دیجیتالی هستند. علیرغم تأخیر حدود بیست ساله در کشور ما نسبت به این موضوع، با بهرهگیری از تجارب اندوخته شده توسط کشورهایی که زودتر کار را شروع کردهاند، امکان دستیابی به استاندارد مدل داده ملی با تلاش و هزینه کمتر نسبت به سایر کشورها امکانپذیر است.
وضعیت فعلی و مشکلات موجود
مطالعات انجامشده نشان میدهد عدم وجود چهارچوبهای استاندارد برای لایههای تعاملپذیری دولت الکترونیکی، مشکلاتی را در مدیریت و نظارت بر ارتباطات بین دستگاهی ایجاد کرده است. نبود این چهارچوبها، باعث افزایش پیچیدگی سیستم، بالا رفتن هزینههای نگهداری و افزایش ریسکهای ناخواسته میشود که در نهایت رضایت مردم و سازمانها را کاهش میدهد.
متأسفانه در کشور ما چهارچوبی هرچند ساده برای استانداردسازی لایههای چهارگانه تعاملپذیری دولت الکترونیکی مورداستفاده قرار نمیگیرد. از سوی دیگر، درهمتنیده شدن ارتباطات بین دستگاهی و افزایش روزافزون این ارتباطات بدون داشتن چارچوبی استاندارد، کار را برای مدیریت، نظارت و بهینهسازی وضعیت موجود سخت میسازد. بهعبارتدیگر، برقراری ارتباطات بسیار زیاد در لایه فنی بین سازمانها با سطوح مختلف، بدون داشتن چارچوب استاندارد یا هرگونه قوانین تسهیلگر، موجب پیچیدگی سیستم، بالا رفتن هزینهی نگهداری و افزایش ریسک اتفاقات ناخواسته شده و درنهایت رضایت مردم و سازمانها را کاهش خواهد داد. در بین لایههای چهارگانه تعاملپذیری دولت الکترونیکی، با صرف نظر از لایه فنی که استانداردهای متنوعی برای برقرار ارتباطات در آن توسعه یافته و مورد استفاده قرار میگیرند، میتوان ادعا کرد استانداردسازی لایه داده (یا لایه معنایی) پیشنیاز استانداردسازی سایر بخشهای چارچوب تبادل داده است. به گفته دیگر بدون استانداردسازی لایه داده، استانداردسازی لایههای فرایندی و قانونگذاری امکانپذیر نخواهد بود.
استانداردسازی مدل داده
استانداردسازی لایه داده یا لایه معنایی به عنوان پیشنیاز استانداردسازی سایر بخشهای چهارچوب تبادل داده مطرح میشود. بدون استانداردسازی این لایه، استانداردسازی لایههای فرایندی و قانونگذاری امکانپذیر نخواهد بود. توسعه راهکاری جهت اتوماسیون و استانداردسازی درخواستها و محتوای پیامهای تبادلی میتواند از پیچیدگیهای موجود کاسته و آنها را تحت مدیریت و کنترل درآورد.
با توسعه هرچه سریعتر راهکاری جهت اتوماسیون و استانداردسازی درخواستها و محتوای پیامهای تبادلی میتوان از پیچیدگیهای موجود کاست و آنها را تحت مدیریت و کنترل درآورد. در این صورت موجبات گذر از وضع فعلی فراهم شده، فعالیتها ذیل چارچوب مشخص قرار خواهند گرفت و فرایندها تا حد امکان خودکار خواهند شد و درنتیجه با اضافه کردن ابزارها، بهرهبرداری از تحلیل دادهها و ارائه داشبوردهای مدیریتی به افراد تصمیمگیر امکانپذیر خواهد شد. در این صورت با کاهش صرف وقت مسئولان و کارشناسان دبیرخانه شورای اجرای فناوری اطلاعات، امکان پرداختن به دیگر توانمندیهای راهبردی فناوری اطلاعات و دادهها که به بخشی از آنها در قانون دوام اشاره شده است، فراهم خواهد شد.
اجرای کامل استانداردسازی لایه داده از لایههای چهارگانه دولت الکترونیک ازیکطرف مستلزم تصمیم نهایی و راهبردی متولیان امر بوده، از طرف دیگر نیازمند صرف هزینه و به خدمت گرفتن نیروی انسانی جدید برای اجرای کارها و فرآیندهای ارائه شده است.
لزوم تصمیمات راهبردی و هزینههای مرتبط
اجرای کامل استانداردسازی لایه داده، نیازمند تصمیمات نهایی و راهبردی از سوی متولیان امر و همچنین صرف هزینه و بهکارگیری نیروی انسانی جدید است. موارد ذکر شده در این سند پیشنهاد فنی تیم مجری پروژه بوده و برای نهاییسازی نیازمند اخذ تأییدیه تصمیمگیران و آموزش نیروی انسانی متخصص است.
تشکیلات نیروی انسانی
در منظومه استانداردسازی، تقسیمبندی نیروی انسانی موردنیاز در قالب گروهها و شرح دقیق وظایف این گروهها و افراد اهمیت بالایی دارد. تقسیمبندی افراد و بیان شرح دقیق وظایف آنها قدم مهمی در مشخص شدن نحوه کار استاندارد خواهد داشت. اگر سعی شود هر فرد یا گروه شرح فعالیتهای خود را بهخوبی درک کرده و انجام دهد بسیاری از نگرانیها در مورد موفقیت استانداردسازی برطرف خواهند شد. افراد مورد نیاز جهت استانداردسازی لایه تبادل داده به چهار گروه تقسیم میشوند:
1- گروه معماری داده
2- گروه معماری فنی
3- اداره پشتیبانی و هماهنگی
4- گروههای دامنهها
معماران داده ملی در مورد اینکه چه دادههایی با چه ساختار و محتوایی در چه لایهای از مدل داده ملی قرار گیرند تصمیم میگیرند. این گروه مسئول تولید، بهروزنگهداری و محافظت از مدل داده ملی است. هیچ دادهای بدون تأیید این گروه به مدل داده ملی اضافه نخواهد شد. از شرح وظایف این گروه مشخص میشود که اولین قدم در راستای استقرار استاندارد لایه داده، تشکیل گروههای تخصصی مشخص شده در این سند و آموزش آنها است. گروه معماری فنی نیز مسئول تولید وسپیدها ، بهروز نگهداری آنها، انطباق مدلهای دادهای و بستههای دادهای تولید شده با وسپیدهای متناظر، طراحی و تولید ابزارهای موردنیاز، بهطورکلی برآورده کردن الزامات نرمافزاری موردنیاز برای پشتیبانی از معماران داده هستند. باید توجه داشت که این گروه از لایه فنی مربوط به پشته دولت الکترونیک مجزا بوده و فقط شباهت نامی دارند.
وسپیدها (قواعد و ضوابط)
ازجمله اجزای مهم استاندارد لایه داده، ارائه یک سری قوانین است تا تولیدکنندگان مدل داده و طراحان بستههای تبادل دادهای از آنها استفاده کنند. بهمنظور توسعه استاندارد مدل داده ملی کلیه اجزای دادهای که به مدل اضافه میشوند میبایست قوانین ذکر شده در وسپیدها را رعایت کنند. در صورت تبعیت از قوانین تولید مدل داده توسط معماران داده ملی خواهد بود که مدل داده ملی ساختار منظم، یکدست و بدون ابهام خواهد داشت که قابلاستفاده مجدد خواهد بود. عموماً هر یک از اجزای اصلی استاندارد دارای وسپید خاص خود است و بازبینیهای اعمال استاندارد بر روی مدلهای دادهای تولید شده با توجه به این قواعد بهصورت دستی و یا خودکار انجام میشود.
مدل داده ملی (مدام)
یکی از مهمترین بخشهای راهحل پیشنهادی، مدل داده ملی است. جایی که ساختار و نوع دادههای پایه کشور باید مشخص شوند. درصورتیکه دادهها علاوه بر ساختار و نوع نیازمند استفاده از مقادیر خاصی باشند، الگوی مقادیر موردنیاز و یا حتی لیست مقادیر مورد تأیید نیز در مدل داده ملی مشخص خواهند شد. مدل داده ملی از سه لایه هسته، دامنه و تبادل ساخته شده است. دادههای موجود در هسته دادههای پایه کشور بوده که به مقدار بسیار زیادی در بین سازمانها مورد استفاده و تبادل قرار میگیرند (همچون دادههای مربوط به اشخاص و مکانها). در لایه دوم مدل داده ملی هر مجموعه از دادههای مربوطه به یک حوزه خاص کاربردی - مثل دادههای حوزه سلامت، مالیاتی، بیمه، صنعت، بازرگانی، قضایی و سایر حوزهها- بهصورت مجزا از هم قرار میگیرند. از آنجا که ورود بهتمامی این دامنهها و استاندارد کردن آنها توسط یک گروه امکانپذیر نیست، راهحل پیشنهادی سازوکاری در نظر گرفته است که با تشکیل جوامع تخصصی مربوط به هر دامنه بهصورت مستقل مدل دادههای هر دامنه به همراه الگوی مقادیر تولید، نگهداری و مدیریت میشوند. نکتهای که باید در نظر داشت این است که این جوامع تخصصی میبایست الزامات مطرح شده توسط راهحل ارائه شده را رعایت کنند تا مدلهای دادهای آنها درون نسخههای آتی استاندارد قرار گیرند. لایه اول و دوم مدل داده ملی میتوانند بهصورت مستقیم و بهمنظور طراحی پایگاه دادهها مورد استفاده قرار گیرند. لایه سوم از مدل داده ملی لایه تبادل داده است جایی که طبق یک روال مشخص و با استفاده از مدلهای دادههای موجود در لایههای اول و دوم بستههای تبادلی بین سازمانها ساخته خواهند شد.
مدیریت فضای نامی
هر المان دادهای یا نوع تعریف شده توسط انسان در استاندارد باید در یک فضای نامی صورت گیرد تا از تداخل نامها جلوگیری شود و بتوان حاکمیت مناسبی بر مفاهیم دادهای اعمال کرد. مدیریت فضای نامی در استاندارد که به هسته، دامنهها و بعضاً دیگر استانداردهای دادهای خارج از استاندارد فعلی اجازه استفاده را میدهد ازجمله موارد موردنیاز برای موفقیت استاندارد فعلی است.
رویهی تولید بسته داده تبادلی
یکی از جنبههای مهم کاربرد مدل داده ملی به همراه دیگر اجزای استاندارد تهیه شده، کمک به سازمانها بهمنظور تولید بستههای تبادل داده است. وجود رویهای مشخص بهمنظور بهرهگیری از قابلیتهای راهحل مطرح شده به تولید بستههای دادهای با خصوصیات مورد نظر منجر خواهد شد. خصوصیات بستههای تبادل داده باید به صورتی باشند که به توسعهدهندگان و نگهداران سامانهها در آینده بهصورت شفاف و یکدست در مورد کسب اطلاعات مرتبط با تبادل انواع داده بین سازمانهای گوناگون کمک کند. تولید این بستهها مرز بین لایه داده و لایه فنی از چهار لایه دولت الکترونیک را شکل میدهد جایی که با توصیف دقیق این بستهها با قواعد موجود و با استفاده از مدل داده ملی لایه فنی بدون ابهام و با حداقل خطا و صرف وقت میتواند سرویسهای مورد نظر را پیادهسازی کند. از طرف دیگر، با برقراری ارتباط بین سرویسهای پیادهسازی شده از لایه فنی و بستههای تهیه شده در لایه داده میتوان امکان پیگیری مصوبات کارگروه تعاملپذیری، اخذ گزارشهای دقیق با جزییات از نحوه تبادل اطلاعات در سطح کشور، رصد وضعیت تبادل دادهای در هرلحظه در قالب ارائه داشبوردهای نظارتی و مدیریتی، اطمینان از کامل و صحیح بودن سرویسهای پیادهسازی شده و بسیاری قابلیتهای دیگر امکانپذیر خواهد بود. در اینصورت نه سرویسی بدون تصویب کارگروه تعاملپذیری پیادهسازی خواهد شد و نه پس از تصویب برقراری یک ارتباط توسط کارگروه از آن غفلت خواهد شد و در نتیجه فاصلهی زمانی بین تصویب و پیادهسازی سرویسها قابل رصد خواهد بود.
نتیجهگیری
استانداردسازی لایه داده و یا معنایی، زمان لازم برای رسیدن به پاسخ توسط تصمیمگیران را بهصورت قابل ملاحظهای کاهش میدهد و دولت الکترونیک قادر خواهد بود خدمات الکترونیکی متنوع و جذابتری ارائه دهد. این استاندارد، مجموعهای از اجزای هدفمند و هماهنگ را شامل میشود که هر جزء باید نقش خود را در رسیدن به هدف ایفا کند.